صراط زنجان

تبیین ماهیت گفتمان انقلاب اسلامی و نقد خرده گفتمان های غیر انقلابی

صراط زنجان

تبیین ماهیت گفتمان انقلاب اسلامی و نقد خرده گفتمان های غیر انقلابی

۲۱ مطلب با موضوع «تحلیل» ثبت شده است

نقش گروه‌های شیعه ستیز در فتنه اعدام شیخ فضل‌الله نوری

نقش گروه‌های شیعه ستیز در فتنه اعدام شیخ فضل‌الله نوری

قم- یک پژوهشگر تاریخ معاصر از شواهد و قرائن اعدام شیخ فضل‌الله نوری توسط افراد ضد شیعه در روز ولادت مولای شیعیان پرده برداشت و گفت: شیخ به‌دست جریان ضد تشیع به دار آویخته شد.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها– مجید نعمتی: ۱۳ رجب بخاطر میلادوصی و جانشین پیامبر، حضرت علی علیه السلام در تاریخ شیعه جایگاه عظیمی دارد و همیشه با جشن و سرور شیعیان همراه بوده است. اما وقتی ورق‌های تاریخ را مرور می‌کنیم، ناگهان در همین روز ۱۳ رجب به یک جشن و پایکوبی خاص بر می‌خوریم؛ پایکوبی عده‌ای از دشمنان تشیع در کنار پیکر بی جان یک فقیه شیعه! این عالم و فقیه کسی نیست جز آیت الله شیخ فضل الله نوری. به همین مناسبت تصمیم گرفتیم تا با یکی از پژوهشگران دقیق و نکته سنج تاریخ معاصر درباره اعدام شیخ فضل الله در روز میلاد امیرمومنان (ع) و سرنخ‌هایی که از شیعه ستیزی در این ماجرا وجود دارد، گفتگو کنیم. متن زیر حاصل گفتگوی خبرنگار مهر با حجت الاسلام محمد صادق ابوالحسنی است:

ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد مولای امیرالمومنین علی علیه السلام، از آنجایی که ۱۳ رجب یکی از شادترین روزها برای شیعیان است، متأسفانه در چنین تاریخی شاهد اعدام شیخ فضل الله نوری هستیم. چه افکار و افرادی در این ماجرا دست داشتند و چه هدفی را دنبال می‌کردند؟

حدود ۱۱۵ سال پیش در ۱۳ رجب ۱۳۲۷ قمری در سالروز ولادت امیرالمومنین علی علیه السلام، مجتهد بزرگ ایران و شاگرد برجسته میرزای شیرازی را در پایتخت شیعه یعنی تهران به شهادت رساندند.

چند ماه قبل از شهادت شیخ فضل الله، در ۱۵ ذی‌الحجه ۱۳۲۶ قمری، کریم دواتگر زیر نظر مستقیم سفارت انگلیس، شیخ را ترور می‌کند به گونه‌ای که ایشان سه ماه و نیم بستری بودند و به نحو معجزه آسایی از ترور نجات پیدا می‌کند ولی اثرات آن ترور تا روز شهادتش، او را آزار می‌داد.

در ماجرای شهادت، ابتدا شیخ را در ۱۱ رجب دستگیر کردند و محاکمه شیخ در عمارت خورشید کاخ گلستان صورت گرفت و در عصر ۱۳ رجب شیخ را بعد از مدتی حبس، به توپخانه آوردند و فردی مثل یپرم خان ایشان را به دار آویخت. گروه موزیک، موسیقی نواخت و کف زدند و به رقص و شادمانی پرداختند.

اینکه مرجع شیعه را در روز میلاد مولای شیعیان با همکاری و دخالت عوامل ضد شیعی در چنین وضعیتی به شهادت برسانند جای تعجب بسیاری دارد. از این اعدام، بوی شیعه ستیزی به مشام می‌رسد

صراط زنجان


🌀وزارت خارجه آمریکا، «آرین طباطبایی»، از تحلیلگران مسائل ایران در آمریکا را به عنوان مشاور ارشد معاون وزارت خارجه آمریکادر امور کنترل تسلیحاتی و امور امنیت بین‌الملل منصوب کرده است.

🔹️طباطبایی در حساب کاربری خود در توییتر از پیوستن به دولت «جو بایدن»، رئیس‌جمهور آمریکا و معاون او، «کاملا هریس» ابراز خرسندی کرده است.

🔹️طباطبایی در حال حاضر عضو سازمانی به نام «ائتلاف تضمین دموکراسی» است که در سال ۲۰۱۷ برای مقابله با تلاش‌های ادعایی روسیه جهت «تضعیف نهادهای دموکراتیک» در آمریکا و اروپا تشکیل شد.

🔹️روزنامه واشنگتن‌پست ۱۱ جولای ۲۰۱۷ گزارش داده بود این گروه توسط مقام‌هی سابق وزارت اطلاعات و وزارت خارجه آمریکا راه‌اندازی شده است.

♨️آرین طباطبایی دخترِ سید‌جواد طباطبایی، استاد دانشگاه و پژوهشگر دگر اندیش در رشته های فلسفه و تاریخ و سیاست می باشد و زاویه فکری جدی با اندیشه ناب اسلامی دارد.
▪️برخی از روشنفکران حوزوی و دانشگاهی شاگرد سید جواد طباطبایی بوده اند و البته در برخی نقطه نظرات با وی اختلاف نظر دارند.🧐

#صراط_زنجان
#رسالت_حوزه_انقلابی
@serat_zanjan

صراط زنجان
♨️رابطه شیخ ابراهیم و اردشیر جی
🔹️شیخ ابراهیم زنجانی با اردشیر جی نیز در ارتباط بوده و تحت تأثیر القائات او قرار داشته و یکی از علل بی قیدی شیخ به احکام شرع و اباحی گری او همین ارتباطش با اردشیر و عضویتش در مجمع های ماسونی بود.

♨️اردشیر جی از نیروهای کارکشته انگلیس بود. همو بود که رضاخان را کشف و برای کودتای اسفند 1299 به انگلستان معرفی کرد.

🔹️زنجانی دو کتاب دارد که در هر دوی آنها شخصیت اصلی و قهرمان آن «اردشیر جی» است. یکی از آن ها که «مکالمات با نورالانوار» نام دارد که حاوی نقد تند و گزنده ای از وضع اجتماعی ایران است، به همراه اغراق‌هایی که شاخص تفکر روشنفکری آن دوران است.
🔺️جامعه ایران را سراسر سیاه و منزجر کننده معرفی می کند و دنیای غرب را سپید و درخشان.

 🔹️در این رساله به صورت خیالی به منزل شیخ فضل الله نوری می‌روند و تصویری بسیار موهن و غیرواقعی از شیخ و خانه او به دست می دهند که به تعبیر عبدالله شهبازی: در این رساله می‌توان نطفه‌های عمیق نفرتی را یافت که بعدها پس از فتح تهران، به صدور قتل شیخ فضل الله نوری در محکمه ای انجامید که زنجانی دادستان آن بود.
#ادامه_دارد...

با ما همراه باشید.
#صراط_زنجان
#رسالت_حوزه_انقلابی
@serat_zanjan

صراط زنجان


♨️نوسازی هایی که در عهد رضا شاه صورت گرفت شکل ناقصی از نوسازی به مفهوم واقعی آن بود. هدف رضا شاه(...)
🔹️در میان خوانین، #ذوالفقاری_ها به علت دو تجربه گذشته شان در همراهی با جریان مشروطه خواه و در جنگ جهانی اول زمینه مساعد بیشتری جهت همراهی با روند نوسازی نسبت به #افشارها داشتند.

♨️ نهاد دین نیز در زنجان در دوره #قاجاریه از قدرت قابل توجهی برخوردار بود و این توان همچنان تا دوره رضا شاه به قوت خود باقی بود(...)
🔺️بدین ترتیب #روحانیون در هدف مستقیم نوسازی های مورد نظر رضا شاه قرار می گرفتند.

🔹️از میان روحانیت زنجان، #خاندان_حسینی به عنوان امام جمعه های نسل اندر نسل زنجان در برابر نوسازی، سیاست کم تنش تری را در پیش گرفتند؛ شاید(...)

⛔️ یکی از تئوری پردازان نوسازی در دوره پهلوی و عامل اجرایی این قانون در زنجان #احمد_کسروی می باشد(...)

♨️ باوجود اختلاف نظر موجود بین #شیخ_ابراهیم_زنجانی و کسروی در تصدی عدلیه، ویژگی "سرسپردگی جریان روشنفکری وابسته و غربگرا" نقطه مشترکی است که در سلوک اجتماعی سیاسی هر دو شخصیت تاریخی و همینطور اکثر مدعیان #نواندیشی حال حاضر مشاهده می شود.
صراط زنجان

🖋جریان شناسی حوزه و روحانیت زنجان

🔺#نوسازی عصر رضا شاه را میتوان یک پدیده مهم سیاسی و اجتماعی در تاریخ ایران محسوب کرد. این اقدام عکس العمل های متعددی از جانب گروه های اجتماعی به ویژه #روحانیون به دنبال داشت.


♨️به اعتقاد برخی از تحلیل گران، ورود تجدد به ایران، مهمترین #گسست_فرهنگی را در جامعه ایران رقم زده است.

🔸بعد از نخستین رویارویی ایرانیان با روس ها، ضعف شیوه های سنتی بر گروهی از نخبگان جامعه مسلم شد و افرادی از این طیف در صدد برآمدند ریشه این به اصطلاح عقب ماندگی را پیدا کنند(...)

🔸پاسخ هایی که به این مسأله داده شد، متعدد بود ولی از نظر #روشنفکران_وابسته، غربی شدن اصلی ترین راه رهایی از این مشکل بود(...)


♨️به اعتقاد این طیف، مذهب و سنت، مهمترین مانع در راه رسیدن به جامعه غربی محسوب می شد و رضاشاه مهمترین نماینده اجرائی این طیف بود(...)

🔸بسیاری از روشنفکرانی که در پشت صحنه، کارگردانی را برعهده داشتند با برداشتی سطحی از #مدرنیسم و سعی در اجرای آن در ایران، فکر می‌کردند بر معضل بزرگ #عقب_ماندگی کشور غلبه خواهند کرد.

صراط زنجان

عدم رشد سیاسی مردم؛ علت اصلی مظلومیت فاطمه(س) (2)

اگر گمان کنیم بدون «اصلاح سیاسی جامعه» می‌شود به معنویت رسید، در اشتباهیم/ هدف انبیا تزکیۀ مردم است اما تا موانع سیاسی برطرف نشود عموم مردم به این هدف نمی‌رسند/ هرچه دین‌گریزی در جوامع دیده می‌شود، اولاً مقصّرش سیاسیون و مدیریت‌های خرد و کلان هستند/ اگر ولایت و امامت یک مسئلۀ سیاسی نبود، درِ خانۀ فاطمه(س) آتش نمی‌گرفت / هدف این نیست که در معنویت، بُعد سیاسی را پررنگ کنیم؛ اما واقعیت این است که مسائل سیاسی هستند که مانع معنویت‌اند

صراط زنجان

 #جریان_روشنفکری۳

جریان شناسی حوزه و روحانیت زنجان


💥 به نام آخوند، به کام تقی زاده


♨️ شیخ ابراهیم زنجانی در مجلس اول به جناح سکولار مشروطه به رهبری تقی زاده و اعضای #لژ_بیداری پیوست. «لژ بیداری» یکی از مراکز مهم #فراماسون‌ها در عصر مشروطه محسوب میشد.


💢 وی درباره ورودش به مجلس و نقشش در دوران #مشروطه نزد علمای نجف ادعاهایی داشت و مصراً در پی این بود تا عملکرد خود را مطابق با رأی و نظر علمای #نجف قلمداد کند که صادق بودن آن طبق شواهد، نادرست به نظر می رسد.


🔹️زنجانی در ادعایی می گوید که #آخوند_خراسانی در صدر مشروطیت، تنها به وی اعتماد کرده و در نجف چنین بیان کرده که: در این امر مهم مملکت کاغذها که به من می‌آید، هرکس موافق غرض خود می‌کند، تا این که از ابراهیم زنجانی که به من مکتوب می‌آید، اطمینان پیدا می کنم و می‌دانم او جز راست نمی‌نویسد!


🔹️ این در حالی است که نه تنها مکتوبی از ایشان ثبت نشده بلکه نامه ها و مکتوباتی وجود دارد که نشان از کمال اعتماد آخوند خراسانی به اشخاص دیگری غیر از شیخ ابراهیم زنجانی است.


🔻در ادامه یادداشت، در باره رابطه تنگاتنگ شیخ ابراهیم با تقی زاده مطالعه کنید:

صراط زنجان

جریان شناسی حوزه و روحانیت زنجان

#جریان_روشنفکری ۲


🔺️یکی از چهره های جنجالی تاریخ معاصر ایران، #شیخ_ابراهیم_زنجانی است.

♨️ او که در مرداد ۱۲۳۵ در  سرخه دیزج سلطانیه زنجان متولد شد،سرانجام در آذر ۱۳۱۳ از دنیا رفت.


1️⃣ شیخ ابراهیم زنجانی از روحانیون روشنفکر دوران قاجاریه و از فعالان سرسخت مشروطه بود که بعد از پیروزی مشروطه در چهار دوره اول مجلس، حضور داشت.

2️⃣ او بعد از پیروزی #مشروطه‌خواهان در نقش دادستان دادگاه محاکمه شیخ فضل‌الله نوری، ظاهر شد و حکم اعدام شیخ فضل‌الله نوری را صادر کرد.

3️⃣ شیخ ابراهیم در زمان طلبگی اش، مخفیانه روزنامه و رمان می‌خواند و آثار بسیاری تألیف و ترجمه می کرد و در آنها به نقد دینداران و نهاد روحانیت می‌پرداخت.

4️⃣ پژوهنده کارنامه زنجانی، در میانه راه، ناگهان خود را با یک «تغییر جهت» و «#استحاله» عجیبِ فکری و عملی در زندگی او روبرو می بیند و این سؤال به طور جدّی در ذهنش نقش می‏ بندد که:


صراط زنجان


🔹️برخلاف تفکری که #فدائیان را فقط به ترور کردن می‌شناساند، این گروه نگاه گسترده‌تری به دنیای سیاست داشته و خواستار اصلاح وضعیت موجود و تشکیل حکومت جدید بودند.

🔹️نواب به این نتیجه رسیده بود که باید براى #حکومت_اسلامى برنامه‏‌ریزى کرد و بدون برنامه نمى‏‌شود حکومت تشکیل داد. حداقل باید برای این‌کار یک #مانیفست حکومت اسلامى ارائه داد، تا از آن طریق مردم آگاه بشوند.

🔹️این #منش_سیاسی نواب به مذاق برخی جریان ها خوش نیامده و عملا با فعالیت های وی مخالفت می نمودند.

🔻با توجه به اهمیت مساله و تشابه آن در تقابل جریان های مختلف با گفتمان انقلابی حال حاضر، #صراط_زنجان به تبیین تحلیلی این موضوع می پردازد.⬇️

صراط زنجان
مغالطه دروغ دکتر عبدالکریم سروش

حجت الاسلام و المسلمین میثم فتحی در یادداشتی به اظهارات اخیر عبدالکریم سروش پاسخ داده و به بیان برخی از اشکالات وارده در این سخنان پرداخته است.

به گزارش خبرنگار مهر، اظهارات اخیر عبدالکریم سروش در نشستی تحت عنوان «دین و قدرت» واکنش‌های متعددی در پی داشته است. حجت الاسلام و المسلمین میثم فتحی در پاسخ به سخنان عبدالکریم سروش، یادداشتی نوشته است:

بااینکه حدود ۳۰ جلسه از درس گفتارهای دکتر سروش می‌گذرد اما گویا دو جلسه پرسش و پاسخ آخر بحث‌انگیز شد. تلاش شده که این نقد مختصر ناظر به کل جلسات باشد اما متناسب با جلسه آخر.

از میان تعاریف فراوانی که از قدرت ارائه شده به نظر می‌رسد تعریف بهتر تعریف وِبِری باشد که قدرت(Power) را «توانایی تحمیل اراده به رغم مقاومت دیگران» می‌داند. اما اقتدار(Authority)مفهوم دیگری ست و بنابر تعریف خوب رابرت دال، عبارتست از «قدرت مشروع» و بنابر اینکه مشروعیت را به انتصاب الهی بدانیم یا به انتخاب مردمی(Legitimacy)یا…، مراد ما از اقتدار معلوم می‌شود.

به عقیده وبر، مبنای اقتدار یا سنتی است یا قانونی و عقلایی و یا فرّهی (کاریزماتیک).می‌توان گفت اگر رهبران تاریخ اعم از مذهبی و غیرمذهبی تنها یک یا دو مبنا را داشته باشند، از تفاوت‌های مهم انبیا و ائمه با آنان اینست که تمام مبانی اقتدار در آنان جمع است که تاریخ گواه آنست.

در کلمات دکتر سروش، اعمال قدرت تنها به یک شکل تعریف شده و آن هم تحریف شده است درصورتی‌که اعمال قدرت در ادبیات سیاسی به اشکال مختلفی از قبیل؛ ترغیب و دعوت، پیشنهاد پاداش، اعطای پاداش، تهدید به مجازات و نهایتاً تحمیل مجازات وجود دارد که در سیره سیاسی پیامبر (ص)، به اقتضای حال، از هرکدام از این روش‌ها استفاده شده است. البته با رعایت قاعده «الصلح خیر» (نساء ۱۲۸) که از قواعد مهم در حوزه حقوق بین‌الملل است.

این قاعده و برخی قواعد مانند «مودت و وداد» مبتنی بر آیاتی مانند «وإن جنحوا للسلم فاجنح لها» (انفال ۶۱) هستند. دکتر سروش حاضرند برای تأمین پشتوانه نظرشان به جملات ضعیف عامه مانند «لقدجئتکم بالذبح» استناد کنند اما این آیات و قواعد را نبینند و عنصر تبیین و تثبیت دین را صرفاً إرعاب بدانند که نه تنها مدعایی بدون دلیل است بلکه مغالطه دروغ است.

جالب است که ایشان میگویند «به درست و غلط این نقل‌های تاریخی کاری ندارم» اما مبتنی بر همین نقل‌های مشکوک و بعضاً نادرست، نتیجه می‌گیرند و رفتار جامعه مسلمین را تحلیل می‌کنند. برای نمایاندن تنوع رفتار نبوی در اعمال قدرت، ناچارم فهرست‌وار به تاریخ جنگ و صلح نبوی اشارتی داشته باشم.

صلح:

دکتر سروش معتقدند که «پیامبر (ص) اصلاً سر صلح ندارند» گرچه ما مفهوما قاعده صلح را بیان کرده و حال، مصداقا (تاریخی) بدان اشاره می‌کنیم:

دعوت مسالمت‌آمیز به دین که در تاریخ، چهره‌های مختلفی دارد:

الف) دعوت اولیه ایشان در مکه: «و أنذر عشیرتک الأقربین»

ب) عنصر مهم ساختار شخصیتی ایشان در دعوت‌ها: «و لوکنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک» (آل عمران ۱۵۹)

ج) احترام به آزادی عقیده در اصول دین: «لا إکراه فی الدین» (بقره ۲۵۶)و یا «و ما علی الرسول إلا البلاغ المبین»

د) تبلیغ با حکمت و منطق: «أدع إلی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی أحسن» (نحل ۱۲۵)و یا «ولاتجادلواأهل الکتاب إلابالتی هی أحسن إلاالذین ظلموا» (عنکبوت ۴۶)

روابط سیاسی مسالمت‌آمیز:

الف) منشور مدینه:

پیمان پیامبر (ص) به عنوان حاکم دینی با اقلیت دینی ساکن در مدینه مبتنی بر اصل تفاهم، تعاون و همزیستی مسالمت‌آمیز. در اینجا توجه به این نکته جالب ست که دکتر سروش میگویند «پیامبر (ص) از اول تا آخر معتقد بودند مشرکین باید از جزیرةالعرب بروند و گرنه خونشان ریخته می‌شود»

ب) صلح حدیبیه

ج) اعزام پیک‌های تبلیغی به ممالک مختلف: دراین پیام‌ها به هیچ وجه صحبت از جنگ و تهدید نیست و پذیرش سایر زمامداران جز خسروپرویز مؤید این معناست.

د) همزیستی مسالمت آمیز با مسیحیان

مغلوب:

مانند پیمان پیامبر (ص) با نصارای نجران که نوعی تحت‌الحمایگی یا پیمان حمایت امنیتی بود.

فتح مکه و روحیه صلح طلبی پیامبر (ص): با توجه به سابقه شکنجه‌گری مکیان پیش از هجرت، ابلاغ پیامبر (ص) به فرماندهان، عدم خونریزی بود باوجود اینکه قوانین عرفی جنگی در آن زمان آنچنان بود. ای کاش دکتر سروش، این مولوی شناس بزرگ، به جای برداشت ناروا از مفهوم برخی ابیات مثنوی، به منطوق این ابیات نیز التفاتی داشتند:

او به تیغ حلم چندین حلق را / ‏وا خرید از تیغ و چندین خلق را

تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر / ‏بل ز صد لشکر ظفر انگیزتر

اصل اعتزال:

پیامبر (ص) هرگز درصدد فروپاشی نظام داخلی قبایل و ممالکی که مردم آن به اسلام گرویده بودند بر نیامدند بلکه آنها را در حفظ نظام مطلوبشان آزاد گذاشتند. نامه‌های ایشان به قبایل و ممالک مسلمان مؤید این معناست. مانند معاهده ایشان با قبیله بنی ضمرة.

جنگ:

به قول مرحوم علامه طباطبایی در مجلد ۴ المیزان «اگر اسلام را به حال خود گذاشته بودند هرگز فرمان هیچ جنگی را صادر نمی‌کرد و تمام جنگ‌های تاریخ اسلام، تحمیلی بود»

چهره‌های تاریخی دفاع از کیان دارالسلام:

۱) دفاع در برابر تهاجمات قریش:

تهدید مسیرهای بازرگانی قریش به منظور شکست حصر اقتصادی و به ترتیب جنگ‌های بدر، احد و خندق.

۲) دفاع پیش دستانه:

بوسیله عملیات اطلاعاتی و پنهان پژوهی:

الف) غزوه ذات السلاسل به دنبال تجمیع قبیله بنی سلیم برای حمله به مدینه

بغزوه حنین به دنبال تجمیع قبیله ثقیف و هوازن برای جنگ با مسلمین

ج) جنگ‌های طایف، دومة الجندل، بنی المصطلق و تبوک که در آن امپراطوری بیزانس پس از شکست ایران قصد سرکوب مسلمین را داشت.

۳) حمایت از اتباع دولت اسلامی:

مانند دفاع از فرستاده دولت اسلامی در جنگ موته و همینطور دفاع از ناموس و حیثیت مسلمانان مانند ماجرای کشف حجاب آن زن مسلمان توسط یهودیان بنی قینقاع دربازار زرگرهای مدینه.

۴) دفاع از هم پیمانان دولت اسلامی مانند نزاع بین دوقبیله بنوبکروخزاعه

۵) دفاع در برابر یهودیان فتنه گر و پیمان شکن مانند یهودیان بنی قریظه و بنی نضیر

۶) دفاع از افراد تحت ستم (مداخلات بشردوستانه) حتی با قبایل غیرمسلمان مانند بنی خزاعه و بنی ضمره که حمله قریش به آنان به منزله نقض صلح حدیبیه و زمینه ساز فتح مکه شد. همین طور پیمان حلف الفضول پیش از بعثت در ستاندن حق مظلومان مکه و بعدها دعوت قرآن: «و ما لکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا أخرجنا من هذه القریة الظالم أهلها» (نساء ۷۵)و درنهایت، حقوق بشردوستانه پیامبر (ص): از قبیل حقوق اسیران، غیرنظامیان، شرایط محیط زیست در حال جنگ واصل «امان» مبتنی بر آیه: «فإن أحدمن المشرکین استجارک فأجره حتی یسمع کلام الله ثم أبلغه مأمنه» (توبه ۶)

شکنجه:

درست است که برخی لغویون معنای لغوی تعذیب را شکنجه بدانند اما معنای اصطلاحی عذاب در قرآن و متون فقهی مختلف ست و در هیچ کجا به معنای شکنجه مصطلح نیست به علاوه که به قول گادامر اتیمولوژیستها غیرقابل اعتمادترند چون انتزاعیاتشان از زبانشناسی به دست آمده نه زبان.

اصل در اسلام، حرمت شکنجه است حال اغلب به طور مانند شهید ثانی و صاحب جواهر و برخی نسبی و قائل به إلا ما خرج بالدلیل و آن هم بوسیله حکومت و درجهت مصالح جامعه مانند سیدمحمد حسینی شیرازی.

علاوه بر روایات دال بر حرمت تعذیب حیوان (چه رسد به انسان) که برخی فقها آنرا در حد استفاضه (نزدیک به تواتر) می‌دانند حتی قواعدی دال بر حرمت شکنجه موجود است مانند «اصل عدم الولایة» و «سلطه هرکس بر خود»

نتیجه:

ملاحظه می‌شود که مثال‌های نقض ما از نمونه‌هایی که دکتر سروش برای تقویت نظر خود بکار گرفته‌اند بیشتر است.

برخی اشکالات منطقی:

۱) ایشان علاوه بر معرفتهای بشری، قدرت را نیز از موجبات قبض و بسط دین و معرفت دینی می‌دانند. با فرض پذیرش گمانه قبض و بسط تئوریک شریعت (که بطلان آن ثابت است):

الف) معرفت‌ها تحت یک مقوله‌اند و قدرت از جنس معرفت نیست که در موضوع یا محمول آن مؤثر باشد.

ب) اگر دین، قدرت باشد و قدرت موجب قبض و بسط دین شود یعنی قدرت موجب قبض و بسط خودش می‌شود و دور لازم می‌آید (دقت شود که دو قدرت، متمایز نیستند که دور پیش نیاید)

۲) در گزاره «دین، قدرت است»:

الف) نسبت موضوع و محمول تباین است پس حملی شکل نمی‌گیرد.

ب) مغالطه کنه و وجه: اگر از اعراض و حتی از مراحل تکوین دین قدرت باشد باز ایشان دچار مغالطه کنه و وجه شده‌اند.

ج) ترکیب قدرت دینی هم که ایشان در چند جا بکار برده‌اند وصله ای نچسب است چراکه بنابر بیان ایشان دین، خود، قدرت است.

۳) ایشان قائلند «اسلام دو چیز آورد: اسلام و ایمان. تسلیم قلبی را ایمان و تسلیم حکومتی را اسلام گویند» و از طرفی میگویند «مؤمنین شک نمی‌کنند و میگویند أستغفرالله؛

الف) شک از افعال جوانحی و غیر اختیاری و استغفار از افعال جوارحی است و اختیاری و دخلی به هم ندارند مگر در سلوک و گذر زمان.

ب) پایین‌ترین درجات ایمان و حتی ارتقای درجات ایمانی و مراتب یقینی می‌تواند مبتنی بر شک نسبت به درجه بعد باشد.

ج) اسلام ایمان نمی‌آورد بلکه ایمان از اوصاف مخاطبان اسلام است و قسیم آن هم اعتقاد است نه تسلیم حکومتی «قولواأسلمنا» یعنی پذیرش شما از مرحله ظاهری (اعتقاد) به مرحله قلبی (ایمان) نرسیده است.

۴) روش مؤمنان صرفاً مبتنی بر شرطیه پاسکال نیست.

۵) اگر گزارشی از حکومت انبیای دیگر نرسیده دلیل بر نبودن نیست و «و أوصانی بالصلوة و الزکوة»، مفهوم مخالف ندارد. عدم علم به شیئ، علم به عدم شیئ نیست.

۶) فرمودند «در این بحث، رویکرد الهیاتی ندارند و صرفاً از حیث جامعه شناختی و سیاسی می‌بینند» که این دو حوزه نه تنها به چشم، بلکه به ذره بین تسامح علمی نیز نیامد.

صراط زنجان